معرفی کتاب | «خیلی خیلی محرمانه»
شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۸
نوید شاهد - کتاب «خیلی خیلی محرمانه» مستند داستانی درباره جنگ تحمیلی می باشد که در ادامه بخشی از آن را میخوانیم.
به گزارش نوید شاهد فارس، این کتاب بازخوانی عملیات قدس 3 لشکر 19 فجر می باشد که به قلم اکبر صحرایی در سال ۱۳۸۷ به نگارش درآمده است.
در صفحه ۱۵ این کتاب میخوانیم:
«صبح بارانی زمستان شیراز پراید نقره ای را کنار ساختمان چهار طبقه ۱۱۰ سپاه پارک کردم. کیف را کنترل کردم: ضبط کوچک خبرنگاری نقره ای، چند نوار خالی کوچک و باطری قلمی. پیاده می شوم و برای فرار از قطرات درشت باران به طرف محل کار سردار مجتبی مینایی فرد می دوم. ساختمانی زمانی کنگره چهارده هزار شهید فارس بود و مدتی آنجا مشغول نوشتن بودم. سر پایین داخل ساختمان می شدم که سربازی جلوام را گرفت: «آهای کجا آقا؟» خیس باران نزدیک شدم به اتاقک نگهبانی. گفتم: ساعت ده با سردار ملاقات دارم.
۔ سردار نیستن!
نگاهم رفت به حباب های بزرگ بارانی که روی آب ساخته می شدند و میشکستند! به ساعت نگاه کردم، ده دقیقه مانده بود به ده.
- می شه برم داخل ساختمان تا سردار بیاد!
۔ خیر! اجازه ندارم.
خیس برگشتم داخل ماشین، موبایل زنگ خورد و روی صفحه ی آن، نام مینایی فرد حک شد.
- بله... شرمنده... خواهش می کنم. تشریف ببرید تو دفترم، هماهنگ کردم... تا یه ربع دیگه خدمت می رسم...
مجتبی مینایی فرد: «...بعد عملیات بدر، آخرهای سال ۶۳ جبهه های جنگ منطقه ی جنوب از تب و تاب افتاده بود و خط پدافندی ما هم بالاخره توی منطقه ی شرق دجله با فراز و نشیب های زیاد، تثبیت شد. جبهه که راکد می شد، لشكر و تیپ های مستقل سپاه کارشون رو با پیدا کردن محور برای عملیات های بعد شروع می کردن تا پس از شناسایی و راهکار، طرح عملیات خود را به قرارگاه پیشنهاد بدن!
طرح حمله ها به دو صورت پیشنهاد داده میشد، سراسری یا محدود به قرارگاه نیروی زمینی سپاه عملیات کوچک و محدود رو تصویب میکرد بلافاصله به یگان مربوطه ابلاغ می شد تا کارش رو شروع کنه. این کار می توانست از یک طرف لشکر و تیپ ها را از حالت رکورد و بی تحرکی خارج کنه و از طرف دیگه هم باعث حفظ آمادگی رزمی بشه. عملیات بدر آخرین عملیاتی بود که توی شرق رودخانه دجله انجام شد. بعد عملیات بدر پدافند قسمت مهمی از جزیره ی مجنون شمالی به عهده ی لشکر ۱۹ گذاشته شد. به دستور آقا نبی، ۳ گروه شناسایی و اطلاعاتی سرتاسر جبههها راه افتاد...»
انتهای متن/
نظر شما